Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-29@17:56:15 GMT

 اشتیاق برای پایان ظفرمند جنگ با عملیات بزرگ و برق آسا

تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۴۰۷۶۸

 اشتیاق برای پایان ظفرمند جنگ با عملیات بزرگ و برق آسا

۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ عملیات الی بیت المقدس یا همان آزادسازی خرمشهر آغاز شد. این عملیات در حالی شروع می‌شد که تنها یک ماه قبل یعنی در دهم فروردین ۶۱ عملیات فتح‌المبین به اتمام رسیده بود.

به گزارش مشرق، علیرضا محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: بعد از شکست حصر آبادان در مهر ۱۳۶۰ و انجام عملیات طریق القدس که آذرماه ۶۰ انجام گرفت و بستان آزاد شد، همه عوامل دست به دست هم داده بودند تا آخرین ضربات برای بیرون راندن دشمن از خاک کشورمان وارد شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای سال ۱۳۶۱ نیروهای ایرانی نقشه‌های بسیار داشتند. خصوصاً آنکه بنی‌صدر در خرداد سال ۶۰ از کشور فرار کرده بود و با اتحاد ارتش و سپاه، طرح‌های عملیاتی با وحدت نظر بیشتری به تصویب می‌رسیدند. اولین نشانه‌های این وحدت، خود را در شکست حصر آبادان و آزادسازی بستان نشان داد و راه را برای ورود به سال پیروزی‌های درخشان (۱۳۶۱) باز کرد.

بامداد دوم فروردین سال ۶۱ عملیات فتح‌المبین با هدف آزادسازی شمال استان خوزستان آغاز شد، به این معنی که ایران برای استفاده از لحظه به لحظه سال ۶۱ برنامه‌ریزی داشت. فتح‌المبین طی هشت الی ۱۰ روز با پیروزی به اتمام رسید و با آزادسازی ۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر از خاک شمال خوزستان و جنوب ایلام، هزاران اسیر از نیروهای دشمن را به ارمغان آورد.

بعد از فتح در فتح‌المبین، ایران که نمی‌خواست اجازه تثبیت به نیروهای دشمن بدهد، یک ماه بعد عملیات الی بیت المقدس را در دهم اردیبهشت سال ۶۱ آغاز کرد. خرمشهر در جنوب استان خوزستان قرار داشت؛ بنابراین طی یک طرح حساب شده، ایران ابتدا شمال خوزستان و سپس جنوب این استان مهم و استراتژیک را از دشمن پس می‌گرفت و او را از بخش اعظم متصرفاتش در داخل ایران بیرون می‌راند.

با آغاز الی بیت المقدس در دهم اردیبهشت، رزمندگان با عبور از کارون و بستن جاده اهواز- خرمشهر، به سمت مرز شلمچه پیش رفتند. طرح عملیات بسیار بلند پروازانه بود و می‌خواست با عبور از مرز و تصرف شهر بصره، علاوه بر آزادسازی خرمشهر، کار جنگ را یکسره کند. اگرچه بصره به تصرف درنیامد، اما خرمشهر آزاد شد و با احتساب عملیات طریق‌القدس، فتح المبین و الی بیت المقدس، دشمن از هزاران کیلومتر مناطق اشغالی بیرون رانده شد. هرچند هنوز بخش‌هایی از خاک‌مان در دست او باقی ماند، ولی کمر ارتش عراق در داخل خاک ایران شکسته بود.

بعد از آزادسازی خرمشهر و پایان عملیات الی بیت‌المقدس، اشتیاق برای ادامه عملیات بزرگ و برق‌آسا همچنان در میان نیروهای ایرانی موج می‌زد؛ بنابراین به سرعت عملیات رمضان طرح‌ریزی شد و به اجرا درآمد. رمضان در سلسله عملیات کربلا، عنوان کربلای ۴ را گرفته بود و یک ماه و ۲۰ روز بعد از اتمام الی بیت المقدس شروع شد.

عدم الفتح عملیات رمضان و تلفاتی که نیروهای خودی در آن متحمل شدند، باعث شد تا روند عملیات بزرگ و برق آسای ایران کند شود؛ بنابراین عملیات والفجر مقدماتی پس از گذشت چند ماه و در زمستان ۶۱ به انجام رسید. شکست در این عملیات به خوبی نشان داد که دور پیروزی‌های سریع و قاطع به اتمام رسیده است و از این پس باید با درنگ بیشتری عملیات بزرگ طراحی شوند و به اجرا درآیند. از این رو ایران برای انجام عملیات خیبر یک سال صبر کرد و با حوصله بسیار توانست قفل جبهه‌ها را بکشد و جزایر مجنون را در خیبر به تصرف خود درآورد. این دو جزیره مصنوعی اولین فتوحات بزرگ ایران در داخل خاک دشمن به شمار می‌رفت.

منبع: مشرق

کلیدواژه: اعتراضات فرانسه قیمت ارتش عراق آزادسازی خرمشهر فتح المبین مرز شلمچه حصرآبادان بنی صدر سپاه خرمشهر عملیات الی بیت المقدس عملیات فتح المبین ایران خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت الی بیت المقدس عملیات بزرگ فتح المبین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۴۰۷۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!

استنلی مک‌کریستال، یکی از ژنرال‌های چهارستاره قدیمی آمریکا درباره حاج قاسم می‌گوید: « ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیط‌های مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

 به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: استنلی مک‌کریستال، یکی از ژنرال‌های قدیمی آمریکایی است که این روزها یا در کشتی تفریحی‌اش به سر می‌برد یا پای بازی گلف است. چنان اعتباری بین آمریکایی‌ها دارد که برای دیدارش باید به چندین نفر مراجعه کنند تا با این ژنرال چهارستاره صحبت کنند. او درباره حاج قاسم می‌گوید: «من از چیزهایی که مشاهده کردم، می‌توانم بگویم او بهترین کسی است که آنها دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیط‌های مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

اما برای اینکه معنای عمیق این نوع تعریف و تمجید دشمن از یک سردار بزرگ ایرانی را درک کنید، باید به انواع خاطرات درباره حاج قاسم مراجعه کنید. ماجرا به‌ویژه وقتی قابل تأمل می‌شود که پای صحبت‌های خودِ سردار بنشینید. کتاب «ذوالفقار» (برش‌هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم به همت علی اکبری مزدآبادی) دقیقا چنین فرصتی را برای شما فراهم می‌کند. کتابی که حاج قاسم در آن از صحنه‌های عجیب‌وغریب نبرد می‌گوید و هشت سالی که با شجاعت و ایثار گذشت. آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش‌هایی از این کتاب است.

فرماندهان جلوتر از نیروها
نیروهای ما از ارتفاعات ٢٠٢تا ارتفاعات عین‌خوش و ارتفاعات ابوغریب را اشغال کردند و می‌رفتند به طرف دهانه ابوغریب. آتش توپخانه‌های ما روی ارتفاعات ابوغریب بود و زودتر می‌رفتیم تا تنگه ابوغریب را ببندیم. نخستین بار یکی استیشن به ما داده بودند و نخستین ساعتی بود که سوار این ماشین شدیم. من به اتفاق مهدی کازرونی و سیدغضنفر تهامی که بیسیم‌چیِ من بود و حسن دانایی‌فر که آن روز به‌اتفاق شهید زین‌الدین، مسئولیت اطلاعات از شاوریه تا عین‌خوش را داشتند و حسن مسئولیت آمادگی و اطلاعاتی محور دشت‌عباس و عین‌خوش را به‌عهده داشت، چهار نفری داخل ماشین نشستیم و جلوتر از نیروها حرکت کردیم. برای اینکه خودمان را به دشمن برسانیم. روی جاده خاکی از ارتفاعات به طرف پایین که روی نقشه به تنگه ابوغریب می‌رسید، راه افتادیم و از دور، تأسیسات چاه‌نفت را دیدیم و یقین کردیم که به ظرف ابوغریب می‌رویم.

ماشینی که داخلش بودیم تکه‌تکه شد!
رسیدیم به چاه‌نفت. چهار تا پنج نفر عراقی جا مانده بودند که آنها را اسیر کردیم و یک نفر را کنار اینها گذاشتیم و خودمان ادامه دادیم که برویم به طرف ابوغریب. وقتی مقابل تنگه رسیدیم، ارتفاعات از دو طرف می‌آمد و جاده از وسط ارتفاعات عبور می‌کرد. به محض اینکه حسن خواست بگوید تنگه ابوغریب، انتهای ستون عراقی‌ها مشغول عبور کردن بود و ما هم آن موقع جوان بودیم و زیاد اعتنایی نمی‌کردیم و به‌سرعت پشت سر ستون تانک می‌رفتیم که خودمان را برسانیم به ستون تانک. در یک ماشین تنها بودیم. همین که گفتیم تانک، انفجار عظیمی رخ داد. ماشین رفته بود روی مین ضدخودرو، مین منفجر شد. تمام ماشین تکه‌تکه شد.

احساس کردم صورتم سوخت...
عکس ماشین هست. توی تکه‌های ماشین ما چهار نفر در هوا معلق‌زنان افتادیم روی زمین و واقعاً عجیب بود. اگر عکس ماشین را ببینید، غیرقابل تصور است که در این ماشین کسی زنده بماند. حسن نصف سر پایش قطع شد، من صورتم سوخت و مقداری ترکش ریز به‌صورتم خورد و مهدی پایش زخمی شد. عمده ما زخم‌های کوچکی برداشتیم؛ درحالی‌که حداقل زخم آن صحنه باید قطع شدن پای کامل باشد. هیچ‌کس تصور نمی‌کرد زنده باشیم. با انفجار ماشین، همزمان پشت سر ما از جاده آسفالت، احمد متوسلیان با ماشین رسید و قبل از آن، یک آمبولانس برای نجات ما آمد که رفت روی مین و همه سرنشینان آن کشته شدند. بعد بچه‌ها رسیدند و ما را منتقل کردند به بیمارستان دزفول. این آخرین روز عملیات فتح‌المبین بود.

دشمنی که صددرصد آماده بود
قبل از عملیات «بیت‌المقدس» (که منجر به آزادسازی خرمشهر شد)، سه عملیات در صحنه جنگ در جنوب انجام شده بود؛ عملیات «ثامن‌الأئمه»، عملیات «طریق‌القدس» و عملیات «فتح‌المبین». دیگر زمینی در جنوب، غیر از زمینِ خرمشهر باقی نمانده بود که بخواهد عملیات در آن انجام بگیرد. عملاً وقتی فتح‌المبین تمام شد، دشمن مطمئن بود عملیات بعدی برای خرمشهر است. اطمینان صددرصد داشت، لذا خودش را برای این کار آماده کرد. این یکی از مشکلات ما بود. منتها سه اتفاق افتاد که باعث پیروزی ما شد. یکی از آن ویژگی‌ها، طراحی عملیات بود.

هیچ طراح جنگی در دنیا نمی‌تواند!
الان بیش از ٣٠سال از جنگ گذشته است (زمان روایت این خاطره، ٣٠سال از جنگ گذشته بود) اما اگر دویست سال دیگر هم از جنگ بگذرد و همه طراحان دنیا جمع بشوند، نمی‌توانند طرحی جامع‌تر از عملیات بیت‌المقدس طراحی کنند. جامع‌ترین طرح بود، البته این طرح، طرح بسیار متوکلانه‌ای بود، متهورانه و شجاعانه. طرحی طراحی شد که نیرو را نیمه‌شب از کارون عبور بدهد، بعد در طرح خودش پیش‌بینی کند این نیرو بدون اینکه با دشمن درگیر شود، ٢١کیلومتر در شب پیاده‌روی کند، خودش را از بین دشمن برساند به جاده استراتژیک اهواز-خرمشهر... چنین طرحی در طراحی، قدرت می‌خواهد، جسارت می‌خواهد چنین اقدامی. خدا رحمت کند شهید بزرگوارمان، حسن باقری را. خیلی انسان بی‌نظیری بود. فکور بود. هیچ دانشگاه و دانشکده‌ نظامی نرفته بود اما خدا در وجود این جوان، دنیایی از فکر و توکل و قدرت قرار داده بود. حسن باقری، انسان عجیبی بود.

بیست و چند روز بی‌خوابی!
نکته دوم سرعت عمل بود. دشمن باور نمی‌کرد در چهلم عملیات فتح‌المبین، این عملیات آغاز شود. بیست و چند روز این عملیات استمرار داشت. آن چهره‌ها دیدنی بود. چهره‌های پر از دوده باروت، پر از خاک، یک گرد چند سانتی خاک روی همه این چهره‌ها نشسته بود. چهره‌هایی که عموماً مجروح بودند و زخم داشتند. همین شهیدحاج احمد متوسلیان، روی برانکارد، بعدا توی آمبولانس، در صحنه میدان، عملیات را اداره می‌کرد. در ذهنم هست بدون استثنا، فرماندهان مجروح بودند؛ خسته هم بودند. بیست روز بگذرد و شما حتی دو شبانه‌روز نخوابید! بیست‌وچندروز پیوسته جنگ، بدون هیچ خوابی، بدون اینکه یک کسی بتواند یک دراز عادی در صحنه بکشد! من دقیقا چهره‌ها در ذهنم هست. آمدیم کنار همین سه‌راه حسینیه.‌ آنجا جلسه‌ای بود... وقتی این جلسه در آنجا شکل گرفته بود، آن جلسه و آن تصاویر دیدنی بود، آن چشم‌ها دیدنی بود. آن گردن‌هایی که حرف‌نزده به یک طرف می‌افتاد، دیدنی بود و کسی واقعاً نمی‌تواند آن حقیقت را نشان بدهد.

با چه رویی برگردیم؟
در همین جلسه بود که حسن باقری اعجازی انجام داد... به‌دلیل خستگی فوق‌العاده بچه‌های رزمنده، همه فرماندهان بحث‌شان این بود که ما نیاز به یک تنفس داریم، یکی دو هفته، سه هفته، تجدید قوا بشود، نیروی جدیدی وارد جنگ بشود، بتوانیم کار را تمام کنیم. تقریباً اتفاق‌نظر وجود داشت. حسن باقری بلند شد ایستاد، گفت: «کجا برویم؟ ما بیست روز است که به مردم‌مان می‌گوییم خرمشهر در محاصره است. با چه رویی می‌خواهیم برگردیم؟» مفصل صحبت کرد. صحبت‌های حسن، جوّ جلسه را عوض کرد.

١٥ هزار اسیر، شوخی نیست!
عملیات، سه شب صورت گرفت. آن عملیاتی که خداوند پیروزی بزرگ را به ما نشان داد و نصیب کرد. من همیشه در ذهنم هست که چه شد در روز آخر عملیات که آن اتفاق معجزه‌آسا افتاد؟ بیش از ١٥هزار نفر اسیر شدند. شوخی نیست. شما یک جمعیت ١٥هزار نفری را جلوی چشمت بیاور، ١٥هزار نفر جوان، رزمنده، جنگنده، مجهز و مسلح، درحالی‌که با عقبه‌خودش ارتباط دارد، اینها همه بیایند تسلیم شوند! حالا غیر از هزاران نفری که به رودخانه اروند زدند، برخی‌ها را آب برد، برخی موفق شدند خودشان را به آن طرف رودخانه برسانند و...

کامیون کامیون اسیر می‌آوردند...
آن‌قدر عدد اسرا زیادی بود که توصیه همه فرمانده‌هان این بود که کسی به اسرا نزدیک نشود. چراکه بچه‌های ما توی آنها گم می‌شدند. تخلیه آنها بیش از یک روز و نصفی طول کشید. کامیون کامیون می‌آمدند اسرا را می‌بردند، تخلیه می‌کردند. در جنگ ما، یکی از جامع‌ترین صحنه‌هایی که می‌توان آن را به اندازه یک جنگ به نسل‌ها ارائه کرد، عملیات بیت‌المقدس است. در یک جنگ نامتقارن، بهترین ایده و الگوی موفق بود. لذا این پیروزی حاصل شد و خداوند قلب امام را خوشحال کرد و آن عبارت‌های حمدگونه بر زبان امام جاری شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • خبر ویژه در خصوص آزادسازی منابع مسدود شده ایران
  • دهم اردیبهشت، سالروز آغاز عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس
  • از عملیات بیت المقدس تا فتح خرمشهر
  • دشمن می‌داند دست ما پُر است/ وعده صادق به ملت ایران ابهت داد
  • چگونه عملیات بیت المقدس موفق شد؟
  • علل موفقیت در فتح خرمشهر از زبان سرهنگ عراقی + ویدیو
  • عملیات بیت المقدس نقطه عطف دفاع مقدس است
  • سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!
  • سقوط اندلس با یک تار مو
  • دشمن دست به خطایی بزند نمونه دیگری از موشک‌ها و پهپادها به سمتشان شلیک خواهد شد